- وشی وار
- سرخ رنگ: (روی وشی وار کن به وشی ساغر باغ نگه کن چگونه وشی واراست) (خسروی)
معنی وشی وار - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پریوش: (یکی لطف و خوی پری وار داشت) (بوستان)
پریوش، پری فش مانند پری
مانند طوطی و بدون استنباط سخن
نادرست نویسی توتی وار مانند طوطی همچون طوطی: این جملات را طوطی وار بر زبان آورد
مانند ماهی وال همچون بال: (ماهی وال است طمع دور دار زود بدم درکشدت وال وار)، (منسوب به ناصرخسرو) توضیح باید دانست که ماهی (وال) نمیتواند انسان را ببلعد ظاهرا گوینده با نهنگ (تمساح) اشتباه کرده
بی اندیشه و بدون تعقل به آموختن یا از بر کردن مطالب اکتفا کردن
Woodenly
неуклюже
hölzern
дерев'яно
drętwo
rigidamente
rigidamente
rígidamente
de manière rigide
houterig
อย่างแข็งทื่อ
dengan kaku
بشكلٍ خشبيٍّ
लकड़ी की तरह
בצורה נוקשה
katı bir şekilde
kwa namna ya mti
কাঠের মতো
لکڑی کی طرح
مانند شیر: شیروار با شمشیر صاعقه کردار حمله برده
هوشیار، باهوش، هوشمند، زرنگ
هوشیار: (خردیافت لختی وشدکاردان (اسکندر) هشیواروباسنگ وبسیاردان) (شا. بخ. 1781: 6)
شیر مانند مانند شیر